دم کردیم از گرما
سلامممممممم
اینروزا هوا بس ناجوانمردانه گرماست و آرزو یه کمی داریم همش میره طرف شمال کشور بابا خدایکم رحم ما کن اینهمه گرد و خاک واسه ما نفرست !!!
دیروز 1/2/91 با شوهری تصمیم گرفتیم بریم بیرون ناهار بخوریم البته لنگه ظهر تصمیم گرفتیم
دیگه ما کمی غذا آماده کردیم بقدی که رژیممون حفظ کنیم خلاصه برک breakنکردیم چشم پوشی کردیم از غذا ناگفته نماند خیلی گشنمونم بودا اگه میتونسیم همو میخوردیم
دیگه خلاصه ساعت 2 راه اوفتادیمو اینقد شلوغ بود پارک که بزور یه جا اسکان کردیم
ناهار خوردیمو کلی حرف زدیم و شوهری خوابید و منم که تنها شدمو مورچه هارو میکشتم امان از دستشون از برو رو آدم میرن بالا من قاتل نیسما مقصر خودشونن از بس مارو دوس دارن کنه میشن
دیگه خلاصه نزیکای غروب هر کی رود خانه خود شد و الانم که اینطوریم
فقط جای یه نینی کم بود
ببینین چه نازه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی