من و دریا و عباس آقا
سلام دقیق نمیدونم چه تاریخی بود از دستم در رفت اما روز خیلی خوبی داشتیم .عباس آقا عصر اومدن خونمون و با هم رفتیم یه چرخی خوردیم و موزیک sean paul خیلی حال میده خلاصه تو راه ساحلی هد میزدیم و از اونجایی که هوا خوب بود تصمیم گرفتیم پیاده شیم و از هوا لذت ببریم و منم که دوربین به دستم و به عباس جونم گفتم یه جایی و تنظیم کن تا عکس بگیریم دیگه اینجا تیرچه برق کمکمون کرد و عکسای خوشمل گرفتیم بدلیل تنبلیه من که نمیام زود به زود آپ کنم روزمو چطوری گذروندمم فقط همین قسمتا یادم مونده بود که اونم تایپ شد تو وب خاطراتمون زنگ خاطره:موجهای دریا منو یاد روزهای اول عقدمون میندازه که بلا بدور چه بروزمون اومد,صبح جمعه بود هوا بس عالی اولای هوا...
جهت اطلاع
سلام دوستان چون میدونم مامانا خیلی گرفتارن من براشون تحقیق کردم و رنگ سال پیدا کردم. رنگ سال 1391 رنگ نارنجی مایل به سرخ هستش . و سال 91 سال اژدها نامیده شده است . و روز سه شنبه 1 فروردین ساعت 08:44:27 صبح سال تحویل است. ...
دم کردیم از گرما
سلامممممممم اینروزا هوا بس ناجوانمردانه گرماست و آرزو یه کمی داریم همش میره طرف شمال کشور بابا خدایکم رحم ما کن اینهمه گرد و خاک واسه ما نفرست !!! دیروز 1/2/91 با شوهری تصمیم گرفتیم بریم بیرون ناهار بخوریم البته لنگه ظهر تصمیم گرفتیم دیگه ما کمی غذا آماده کردیم بقدی که رژیممون حفظ کنیم خلاصه برک breakنکردیم چشم پوشی کردیم از غذا ناگفته نماند خیلی گشنمونم بودا اگه میتونسیم همو میخوردیم دیگه خلاصه ساعت 2 راه اوفتادیمو اینقد شلوغ بود پارک که بزور یه جا اسکان کردیم ناهار خوردیمو کلی حرف زدیم و شوهری خوابید و منم که تنها شدمو مورچه هارو میکشتم امان از دستشون از ...
من و باغ و یه آقا عباس!!!!!
شب یلدا
گردنبند
دیروز 10/10/90 بود رفته بودم آرایشگاهکه شوهری زنگ زد و گفت کجایی منم گفتم آرایشگاهم دیگه کارم تمام شده می خوام برم خونه !کفت من نزدیکتم میام دنبالت خلاصه اومد دنبالم و منو با خودش برد محل کارش یه آقایی که خیلی شبیه هندیا بود اومد داخل دفتر و یه مقدار صنایع دستی برا فروش داشت آجیل خوری و میوه خوری و دکوری بود خیلی خوشگل بودن با چوب درست کرده بودن از لهجه اش متوجه شدم از هند اومده که خودشم معرفی کرد !!تو صنایع دستیش چند تا گردنبند از کیفش بیرون اورد که همه با سنگ درست شده بود که شوهری یکیشو واسم خرید از سنگ فیروزه دزست شده بود دست شوهر گلم درد نکنه که اینهمه محبت داره اینم عکس گردنبند ...
انگشتر ی که سنگ سبز رنگ دارد!
چند وقت پیش خواب دیدم ,خواب زنی دیدم سیاهپوش و انگشتری که سنگ سبز رنگی به دست داشت و بعد از پر سو جو از بزرگتر ها ,آنها گفتند خوابت خیر است و انگشتری که سنگ سبز رنگ دارد سنگی به نام جیــــد است و جیـــــد به معنی صلح و آرامش و متعادل کننده بین موجودات , منم تصمیم گرفتم این سنگ و بخرم و انگشتر بسازن و دستم کنم که شوهرم زحمت این کار و کشید و درست شب یلدا اولین هدیه من بعد از عقدم این انگشتر شد مرسی شوهر گلم. اینم عکسی از انگشتر و دلم خیلی واسه ریحانه و سامولیکا خواهر زاده های خوجلم تنگ شده از سام عکسی ندارم اینم که ماشالا همش مشغول خوردنه تو لینکام وب هردوشون هست. &nb...
نی نی ناز
سلام نینی خوشمل من و بابایی قراره وقتی بدنیا بیای اسمتو اگه دخمل بودی بزاریم سپینود و اگرم پسر بودی یا سپیتام یا محمد مهدی بزاریم نی نی من دوس دارم سیسمونی پسرونه رو بنفش واست ست کنم و دخترونه سبز بهاری ! اتاق پسرونه لوازمش همش بنفش پر رنگ میخرم و لوازم دخترونه سبز پرنگ خوبه نینی؟ نی نی من امشب تنهام بابایی کنارم نیست کپلم رفته سفر کاری امروز اصلا ندیدمش نینی من تو در آینده همدم و مونسم میشی وقتی بیای دیگه احساس تنهایی نمیکنم خیلی دوس دارم دخمل باشی موهاتو شونه کنم خوشملت کنم اما بابایی دخمل خانوما رو دوس نداره میگه پسر پسر قند عسل امیدوارم در آینده اگه دختر بودی بهش ثابت کنیم که ما دخترا چقد از پسرا باهوشتریم و ناز...