مسافرت
30 بهمن ماه شوشوی من بلیط هواپیما گرفت که بریم تهران آخه کار داشت باس واسه کارش میرفت آموزش ببینه خلاصه رفتیم تهران پیش خاله ستاره تا سه روز اول شوشوم از صبح ساعت 8 میرفت تا 7 شب میامد هوای تهرانم سرد بودو نمیشد واقعا بری بیرون تا اینکه خاله سیما زنگ زد و گفت اگه دوس داشتین پیش ما هم بیاین که ما شرمنده خاله سیما شدیمو نتونستیم بریم چون هوای تبریز از تهران خیلی سرد تربود و ایشالا تابستون مزاحمشون میشیم.
خلاصه عمو سیامک از بندر عباس اومدو با هم تصمیم گرفتیم بریم شمال (مازندران )5شنبه صبح ساعت 11 رفتیم به بهشت ایران جاده چالوس که رفتیم یه آشکده بود فوق آلعاده بود آشاش بعدشم رفتیم جلوتر شوشوم و پدر بزرگ امیر حسین چای دشلمه خوردن بعدشم اول رفتیم طرف عباس آباد ویلا کرایه گرفتیم روبرو دریا که تو وبلاگ امیرحسین عکساش هست بعد از عباس ایاد رفتیم تله کابین نمک آبرود اولش خیلی ترسیدم اما بعد عادی شد برام بالا رفتیم کلی برف بازی کردیم و سوار تله کابین شدیم رفتیم پایین من خیلی شور و شوق داشتم برم سوار سورتمه رفتم سوار سورتمه عکس خوشگلیم گرفتم حیف که این نی نی وبلاگ گیر میده عکس خودمون بزاریم خلاصه رفتیم طرف رامسر اکبر جوجه ناهار خوردیم ورفتیم طرف روستای 2هزار و 3 هزار و کلک و لیماکش رب آلوچه خریدم اونجا یادم رفت به خاله ستاره بدم !بعدشم رفتیم طرف گیلان ولاهیجان کلوچه خریدیم رودبار هم زیتون خریدیم رفتیم بسوی تهران بعد از مسافرت شمال یک روز تهران موندیم و فرداش 7 اسفند روز یکشنبه ساعت 3:30 رفتیم یوشهر خیلی بهم چسبید این مسافرت واقعا دلم میخواست بیشتر بمونم و نرم بوشهر
اینم یه عکس از تله کابین
و