رویاهای شیرین خانوم و آقای زیگزاگ

مسافرت

1390/12/15 3:03
نویسنده : سودابه
1,672 بازدید
اشتراک گذاری

30 بهمن ماه شوشوی من بلیط هواپیما گرفت که بریم تهران آخه کار داشت باس واسه کارش میرفت آموزش ببینه خلاصه رفتیم تهران پیش خاله ستاره  تا سه روز اول شوشوم از صبح ساعت 8 میرفت تا 7 شب میامد هوای تهرانم سرد بودو نمیشد واقعا بری بیرون تا اینکه خاله سیما زنگ زد و گفت اگه دوس داشتین پیش ما هم بیاین که ما شرمنده خاله سیما شدیمو نتونستیم بریم چون هوای تبریز از تهران خیلی سرد تربود و ایشالا تابستون مزاحمشون میشیم.

خلاصه عمو سیامک از بندر عباس اومدو با هم تصمیم گرفتیم بریم شمال (مازندران )5شنبه صبح ساعت 11 رفتیم به بهشت ایران جاده چالوس  که رفتیم یه آشکده بود فوق آلعاده بود آشاش بعدشم رفتیم جلوتر شوشوم و پدر بزرگ امیر حسین چای دشلمه خوردن بعدشم اول رفتیم طرف عباس آباد ویلا کرایه گرفتیم روبرو دریا که تو وبلاگ امیرحسین عکساش هست بعد از عباس ایاد رفتیم تله کابین نمک آبرود اولش خیلی ترسیدم اما بعد عادی شد برام بالا رفتیم کلی برف بازی کردیم و سوار تله کابین شدیم رفتیم پایین من خیلی شور و شوق داشتم برم سوار سورتمه رفتم سوار سورتمه عکس خوشگلیم گرفتم حیف که این نی نی وبلاگ گیر میده عکس خودمون بزاریم  خلاصه رفتیم طرف رامسر اکبر جوجه ناهار خوردیم ورفتیم طرف روستای 2هزار و 3 هزار و کلک و لیماکش رب آلوچه خریدم اونجا یادم رفت به خاله ستاره بدم !بعدشم رفتیم طرف گیلان ولاهیجان کلوچه خریدیم رودبار هم زیتون خریدیم رفتیم بسوی تهران بعد از مسافرت شمال یک روز تهران موندیم و فرداش 7 اسفند روز یکشنبه ساعت 3:30 رفتیم یوشهر خیلی بهم چسبید این مسافرت واقعا دلم میخواست بیشتر بمونم و نرم بوشهر 

اینم یه عکس از تله کابین 

تله کابین نمک آبرود

و

نمایی از بالای تله کابین نمک آبرود

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان ثنا و ثمین
13 اسفند 90 8:38
به به چه عکسهائی.ایشااله همیشه به تفریح و مسافرت ممنون که بالاخره بهمون سر زدی سودابه جون
مامان ثمين
13 اسفند 90 10:31
سلام.تازه با وبتون آشنا شدم.خوشبخت و پيروز باشيد.
مامان ریحانا
13 اسفند 90 11:00
سلام چه عجب آپ کردی خب همیشه به گردش نه دیگه می خواستی این سری بیای شرمنده ما تابستونه خونه نیستیم هر وقت اومدی قدمت بر چشم توکه عکس اولی آپلود کردی ( در ضمن الان هیچ وبی رعایت نمیکنه ) خب بقیه شو بذار توی ادامه ی مطلب موهات رنگ کردی ؟
مامان ثنا و ثمین
13 اسفند 90 23:57
سودابه جون،امروز رفته بودم دکتر.توی مطب یه نفر اومد که خیلی شبیه شما بود.دلم میخواست برم و ازش بپرسم اسم شما سودابه خانومه؟تا عزمم روجزم کردم نوبتم شد.بیا و بگو ببینم خودتون بودین یا نه؟
گل دخترم سپیده
14 اسفند 90 3:12
سلام سودابه جون خیلی خوشحال شدم وقتی شمارو دروب دختری دیدم انشااله که مسافرت بهتون خوش گدشته باشه ولی حیف شد باید جندروزی هم مزاحم مامان ریحانا میشدیولی بنظر منبهترین جا برای گردش وتفریح دراین فصل فقط استان زیبای خودمون بوشهرهبازهم سر بزنید خانمی
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
14 اسفند 90 15:06
سلام.همیشه به گردش عزیزم.چه عکسای قشنگی.
مامان ریحانا
15 اسفند 90 0:35
سلام تولدت مبارک
مامان اميرحسين
15 اسفند 90 8:28
به به خواهر هميشه به گردش مواظب تله كابين باش خيلي خطر داه جات ميخواد
خاله ی امیرعلی
15 اسفند 90 18:59
گلم همیشه به مسافرت و گردش خوش گذشت؟ جامون خالی... من عاشق تله کابینم ولی قسمتم هنوز نشده شاید سوار بشیم بترسم ازش